حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی امام حسن مجتبی(ع) خفر

فعالیت های فرهنگی و هنری حوزه و واحدهای مقاومت

حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی امام حسن مجتبی(ع) خفر

فعالیت های فرهنگی و هنری حوزه و واحدهای مقاومت

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۳آبان


متعاقب پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات هشتم نوامبر و راهیابی وی به کاخ سفید، سوالات و ابهامات زیادی در خصوص سیاست خارجی وی مطرح شده است. برخی منابع خبری و تحلیلگران از عملگرا بودن وی سخن به میان آورده و برخی دیگر، معتقدند وی در عرصه سیاست خارجی رو به "انزواگرایی خودخواسته" خواهد آورد. ترامپ در جریان رقابت های انتخاباتی درون حزبی جمهوریخواهان و همچنین دور نهایی انتخابات و رقابت با هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات، بارها از سیاست خارجی اوباما انتقاد کرد و مصادیق زیادی را نیز در این خصوص بر شمرده بود. 
"ولید فارس" مشاور دونالد ترامپ معتقد است که نباید نسبت به سیاست خارجی ترامپ نگران بود زیرا بخشی از اظهارات وی، جنبه ای تبلیغاتی و انتخاباتی داشته است! پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منجر به سردرگمی مقامات اروپایی شده است، زیرا آنها هنوز نمی دانند ترامپ در قبال مسائلی مانند روسیه، ایران، اوکراین، عراق، ناتو، اتحادیه اروپا و ....چه موضع و رویکردی را در عمل اتخاذ خواهد کرد. بی دلیل نیست که فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، از ترامپ خواسته است مشی خود را در قبال این موارد مشخص کند. با این حال به نظر می رسد ترامپ همچنان قصد ندارد دست خود را در خصوص پرونده های حساس در نظام بین الملل رو کند. او حدود دو ماه دیگر به کاخ سفید در واشنگتن نقل مکان خواهد کرد، اما تا کنون در معادلات سیاسی آمریکا نقشی ایفا نکرده است . به عبارت بهتر، ترامپ امتحان خود را در حوزه سیاست داخلی و خارجی پس نداده است، از این رو هنوز مشخص نیست که وی دقیقا در مواجهه با مسائل و بحران های جاری در نظام بین الملل چه خواهد کرد. در این خصوص احتمالاتی مطرح می شود که مروری بر آنها خالی از تامل نخواهد بود :

الف) سپردن سکان سیاست خارجی به دست نومحافظه کاران
با توجه به نقش فعال افرادی مانند گینگیریچ و جان بولتون و  برخی اعضای تی پارتی در ستاد انتخاباتی ترامپ، ممکن است رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا سکان سیاست خارجی این کشور را به دست نئوکان ها دهد. در این صورت، فرضیه "انزواگرایی آمریکا" زیر سوال خواهد رفت، زیرا نومحافظه کاران و اعضای تی پارتی اساسا اهل انزواگرایی در نظام بین الملل نبوده و بالعکس، رویکرد مداخله گرایانه ای در منطقه و جهان دارند.

سیاست خارجی ترامپ چگونه خواهد بود؟

 در این صورت، سیاست خارجی دوران ترامپ به مانند سیاست خارجی دوران جرج واکر بوش، مملو از بحران، جنگ و مداخله جویی خواهد بود. 

ب) تاکید بر انزواگرایی خودخواسته
فرضیه دوم در خصوص سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ، انزواگرایی خودخواسته است نباید فراموش کرد که ترامپ با شعار بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت سالمندان و افراد فقیر و تمرکز بیشتر بر معادلات سیاست داخلی آمریکا به روی کار آمده است. همین مسئله دستان ترامپ برای افزایش هزینه های مداخله گرایانه آمریکا در نظام بین الملل را تا حدود زیادی خواهد بست. از این رو ممکن است وی تیم سیاست خارجی خود را از افرادی انتخاب کند که به مانند نومحافظه کاران، از بحران در مناسبات خارجی آمریکا استقبال نکنند!
با استناد به این دو فرضیه کلی، سوالات زیادی در خصوص سیاست خارجی ترامپ و مصادیق آن به ذهن خطور می کند .این سوالات عبارتست از :
۱- ترامپ در قبال ایران و برجام به طور مشخص چه سیاستی را اتخاذ خواهد کرد؟
۲- سیاست ترامپ در قبال روسیه چه خواهد بود؟
۳- سیاست ترامپ در قبال ناتو تابع چه اصولی خواهد بود؟
۴- ترامپ به طور مشخص از کدام گروه ها و احزاب در اروپا حمایت خواهد کرد؟
۵- سیاست ترامپ در قبال تحولات منطقه، خصوصا در قبال آنچه در عراق و سوریه می گذرد چه خواهد بود ؟
اینها سوالاتی هستند که پاسخ آنها به یکدیگر پیوسته است! به عبارت بهتر، نمی توان سیاست ترامپ در قبال روسیه را یک پرونده مجزا و رویکرد وی در قبال تحولات منطقه را پرونده مجزای دیگری دانست. این قاعده در خصوص برجام نیز صادق است. بدون شک هر گونه اقدام ترامپ در به هم زدن برجام با واکنش روسیه مواجه خواهد شد و اگر ترامپ در سیاست های خود به دنبال نزدیکی بیشتر به مسکو باشد، در اینجا شاهد پارادوکسی آشکار خواهیم بود. 
ترامپ و معاون وی مایک پنس، دوبار در جریان رقابت های انتخاباتی آمریکا اعلام کرده بودند که در صورت ورود به کاخ سفید، برجام را پاره خواهند کرد. با این حال ولید فارس، مشاور ترامپ، پس از پیروزی ترامپ اعلام کرده است که رئیس جمهور جدید صرفا خواستار تغییر برجام و مذاکره دوباره بر سر برخی مفاد آن است! هر چند که این خواسته ترامپ نیز عملی نیست. او در نهایت ناچار است میان عمل کردن به برجام و عبور کامل از آن یک گزینه را انتخاب کند. انتخاب گزینه ای بینابین در این خصوص محلی از اعراب نخواهد داشت. 
موضوع دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار داد، به مناسبات روسیه و آمریکا در دوران ترامپ باز می گردد. آنچه مسجل است اینکه مسکو اصلی ترین بازیگری بود که در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر از ریاست جمهوری ترامپ حمایت می کرد. افشاگری های ایمیلی علیه هیلاری کلینتون و مواردی از این قبیل، منجر به خشم دموکرات ها از مقامات روسی گردید. پس از پیروزی ترامپ نیز ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از حضور وی در کاخ سفید به صورتی علنی استقبال کرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که در دوران ریاست جمهوری ترامپ، روابط واشنگتن و مسکو بهبود خواهدد یافت. همین مسئله منجر به نگرانی مقامات اروپایی شده است. 
اخیرا رویترز گزارشی را در خصوص نگرانی مقامات اروپایی در خصوص رویکرد دولت جدید آمریکا نسبت به روسیه منتشر کرده است. این گزارش در نوع خود قابل تامل است. بر اساس این گزارش، مقامات اروپایی که قصد دارند تحریم های روسیه بر سر مناقشه اوکراین را تمدید کنند، نسبت به عدم حمایت ترامپ از ادامه این روند نگران هستند. این نگرانی پُر بیراه به نظر نمی رسد! ترامپ در قبال بحران اوکراین و رویکرد ناتو نسبت به این بحران، نگاهی منتقدانه داشته است. او نه تنها سیاست های ناتو در اوکراین، بلکه ساختار ناتو را نیز در رقابت های انتخاباتی زیر سوال برد. همین مسئله سبب شد تا آندرس فوگ راسموسن، دبیر کل سابق ناتو، نسبت به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا هشدار دهد. با این حال این هشدار در کنار صدها هشدار دیگر کارساز نبود و ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده شد!
در قبال تحولات منطقه و رویکرد آمریکا نسبت به این تحولات، بازی تا حدود زیادی پیچیده است! از یک سو دو حزب دموکرات و جمهوریخواه متعهد هستند که استراتژی کلان آمریکا مبنی بر مداخله گرایی در منطقه را حفظ کنند. در چنین شرایطی ترامپ نیز موظف خواهد بود در این قالب و چارچوب حرکت کند. از سوی دیگر در عرصه تاکتیکی، ممکن است ترامپ تاکتیکی متفاوت از اوباما و هیلاری کلینتون به کار گیرد. ترامپ در جریان رقابت های انتخاباتی یک بار در اظهاراتی جنجالی عنوان کرد که هیلاری کلینتون و اوباما مسئول پیدایش داعش هستند. البته او اظهاراتی خود را بعدها اصلاح کرد. رویکرد ایالات متحده آمریکا در قبال منطقه و مسائل جاری در عراق و سوریه، می تواند تا حددی متغیری وابسته به مناسبات آتی واشنگتن و مسکو باشد. از این رو رصد مناسبات آمریکا و روسیه در دوران ریاست جمهوری ترامپ از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در نهایت اینکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ، شاهد سیاست خارجی نامتوازن و غیر قابل پیش بینی خواهیم بود. این در حالیست که کلیت استراتژی آمریکا مبنی بر تقابل با انقلاب اسلامی به قوت خود باقی خواهد بود. از این رو لازم است دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان به هشیاری کاملی به رصد تحولات فعلی و آتی در حوزه سیاست خارجی آمریکا بپردازد .در سایه این رصد هوشمندانه می توان توطئه های دولت ترامپ و به طور کلی ایالات متحده آمریکا در تقابل با ملت و نظام جمهوری اسلامی را خنثی کرد./

بسیج دانش آموزی خفر
۲۳آبان


ترامپ چگونه پیروز ماراتن انتخابات شد؟سرانجام انتخابات هشتم نوامبر در آمریکا با برتری قاطع حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و ایالات متحده چهل و پنجمین رئیس جمهور خود را شناخت. پیروز این میدان «دونالد ترامپ» بود؛ فردی که موسسات نظر سنجی چندان به پیروزی وی امیدوار نبودند و هیلاری کلینتون را رئیس جمهور بعدی آمریکا می دانستند. در این مطلب علل پیروزی به ظاهر غیر منتظره ترامپ و راه رسیدن وی به کاخ سفید را بررسی می کنیم:
 
مخالفت با ساختار رسمی 
یکی از مسائلی که باعث شکست سنگین دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد، موفقیت دونالد ترامپ در اقناع افکار عمومی آمریکا و همراه سازی آنها با خود در مقابل ساختار رسمی حاکم بر کشورشان بود. ترامپ توانست هیلاری کلینتون را به عنوان نماینده ساختار حاکم آمریکا و مورد حمایت این ساختار معرفی کند و در مقابل، خود را به عنوان نماد تغییر و دگرگونی در ساختار آمریکا به افکار عمومی معرفی کند. ترامپ و معاون وی «مایک پنس» در هدایت این بازی بسیار هوشمندانه عمل کردند. ترامپ برغم همه غرور و سرسختی اش، توانست فضای به وجود آمده علیه خودش را به نحوی هوشمندانه مدیریت کند. از اواسط رقابت های انتخاباتی به بعد، تقریبا همه نهادهای رسمی، رسانه ها، نخبگان و حتی بخش های مهمی از جمهوریخواهان علیه ترامپ موضع گیری کردند. این شرایط سخت و شکننده می توانست ترامپ را بشکند، ولی او این فضا را به عرضه ای برای مظلوم نمایی تبدیل کرد و این گزاره را ترویج داد که او در میان هجمه های حکومت و رسانه ها، تنها مانده است و نیاز به کمک مردم دارد. در واقع، رأی مردم به ترامپ به گونه ای اعتراض آنها به جریان غالب حاکمیت در آمریکا (و نه نظام آمریکا) بود و الّا فردی با سابقه سیاسی صفر، آن هم بعد از آن همه تخریب و مواضع رادیکال علیه مسلمانان، مهاجران، زنان و اقلیت ها نمی توانست نظر مردم را به خود جلب کند.

تحریک احساسات ملی‌گرایانه 
ترامپ در مورد کشیدن دیوار در مرز با مکزیک، محدود کردن مسلمانان و برخوردهای نژادپرستانه با مهاجران و اقلیت‌ها سخنرانی‌های پُرشوری ایراد کرد و توانست «جامعه هدف» مشخصی را به میدان آورد؛ جامعه هدفی که بسیار آن را سفیدپوستان سطح پائین و کم سواد آمریکا می دانند. این دست از مواضع ترامپ هرچند در بین نخبگان فکری و سیاسی، مسائلی نامطلوب و خطرناک تفسیر می شود و سایر کشورها و ملت های مسلمان نیز این مواضع را خطرناک می دانند و همچنان برایشان مواضع ترامپ در قبال مسلمانان سؤال مهمی است، اما سفیدپوستان آمریکایی طبقه پائین این مواضع را پسندیدند و به هواداری از ترامپ رأی دادند. در این میان تجربه ماجرای برگزیت و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ترامپ را امیدوار کرد که با همین استراتژی می‌تواند پیروز انتخابات باشد.

افشای ماجرای ایمیل های هیلاری کلینتون
افشاگری های صورت گرفته از سوی ویکی لیکس و دیگر سایت ها و پایگاه ها در خصوص ایمیل های خصوصی هیلاری کلینتون، نقش به سزایی در هدایت افکار عمومی آمریکا به سوی ترامپ داشت. شهروندان آمریکایی در جریان پرونده ایمیل های خصوصی، نسبت به ضعف امنیتی هیلاری کلینتون آگاه شدند. مقامات اف بی آی نیز در این خصوص بازی هوشمندانه ای را به سود ترامپ انجام دادند. به عبارت بهتر، ترامپ پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تا حدود زیادی مدیون اف بی آی است. اف بی آی در فاصله یک هفته مانده تا رقابت های انتخابات هشتم نوامبر، از بررسی دوباره پرونده مربوط به ایمیل های هیلاری کلینتون خبر داد، خبری که انتشار آن منجر به کاهش محبوبیت کلینتون در نظرسنجی ها شد. اگرچه اف بی آی در فاصله یک روز مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هشتم نوامبر این پرونده را مختومه اعلام کرد اما این اقدام اف بی آی بسیار دیر هنگام بود! آرای هیلاری کلینتون در برخی ایالات ریزش کرده بود و اعلام دوباره اف بی آی مبنی بر مختومه شدن پرونده، عملا تاثیری در هدایت دوباره آرای عمومی به سود هیلاری کلینتون نداشت.

ساخت شکنی 
برخی از سخنرانان بر مخاطبانشان تأثیر بسیار زیادی دارند، زیرا آن‌ها بر موضوعات مورد بحث کاملاً مسلط هستند و با ایجاد یک چارچوب منظم و تنظیم یک برنامه مشخص وارد مناظره می‌شوند، اما ترامپ تمام این معادلات را برهم زد و با ایراد سخنرانی‌های مهیج و گفتن جملات کوتاه و مؤثر به تحریک احساسات مخاطبانش می‌پرداخت. او در مناظرات به پرسیدن سؤالاتی در مورد زندگی شخصی و مسائل جزئی از حریفش می‌پرداخت که اغلب توهین‌آمیز تلقی می‌شود، اما هواداران ترامپ را به وجد می‌آورد. این موضع را می توان از نشانه های رویکرد پوپولیستی ترامپ تلقی کرد. 

ترامپ چگونه پیروز ماراتن انتخابات شد؟

فاصله گرفتن طبقه متوسط از هیلاری
تأکید بیش از حد کلینتون و حامیانش بر مباحث حقوق بشری با محوریت اقلیت ها (رنگین پوست ها، مهاجران، دگرباشان جنسی و ...) هر چند در جلب آرای این افراد به دموکرات ها مؤثر بود، اما این حس را به اکثریت سفید پوست و طبقه متوسط منتقل کرد که نادیده گرفته می شوند و لذا به سمت ترامپ متمایل شدند.

کنترل چرخه خبری
ترامپ در میان روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه، دوستان نزدیک و ارتباطاتی قوی داشت و معمولاً از طریق آن‌ها نقل‌قول‌ها و تیترهای جنجالی و عجیب‌وغریبی از او در صفحات اول روزنامه‌های کثیرالانتشار نقش می‌بست و یا از طریق سایر رسانه‌های دیداری و شنیداری منتشر می شد. این تیترهای رسانه‌ای گاه حریفان ترامپ را هدف قرار می‌دادند و آن‌ها را عصبی می‌کرد. این در حالی است که معمولاً در چنین رقابت‌هایی نامزد جمهوری‌خواه یا دموکرات به‌طور روشن از رقیبش نام نمی‌برد و او را با عنوان "حریف من" یا چنین عباراتی خطاب قرار می‌دهند، اما ترامپ با ذکر نام حریفش عباراتی توهین‌آمیز را نیز به او نسبت می‌داد که از طریق شبکه‌های گسترده رسانه‌ای حامی او به‌طور گسترده در میان مردم منتشر  و معمولاً کلینتون را به واکنش وا می‌داشت و او را به میدان بازی ترامپ می‌کشاند.

ضعف جسمی هیلاری کلینتون
هیلاری کلینتون در جریان رقابت های انتخاباتی آمریکا، یک بار در نیویورک دچار حالت ضعف شدید شد و از حال رفت! همین مسئله به نماد ناتوانی و ضعف جسمی وی تبدیل شد. در این میان، برخی رسانه های آمریکایی نیز گزارش هایی را در خصوص وضعیت جسمانی وخیم هیلاری کلینتون منتشر کردند. حتی برخی منابع اعلام کردند که وی تا مدت اندکی بیشتر زنده نخواهد بود که بخواهد سکانداری کاخ سفید را بر عهده بگیرد! 

ترامپ چگونه پیروز ماراتن انتخابات شد؟

در هر حال، انتشار گسترده فیلم مربوط به از حال رفتن (غش کردن) هیلاری کلینتون تاثیر به سزایی در کاهش محبوبیت وی در نزد افکار عمومی آمریکا و خصوصا جوانان آمریکایی داشت.

زمان‌بندی ترامپ در مناظرات
در مناظرات تلویزیونی مسئله زمان‌بندی اهمیت بسیاری دارد. مسائلی همچون مهاجرت، کنترل اسلحه، محیط‌ زیست و... معمولاً در مناظرات مطرح می‌شوند، اما آن طرفی پیروز خواهد بود که بتواند در یک زمان‌بندی مناسب به‌طور موثر به این مسائل بپردازد. ترامپ در مناظرات و سخنرانی‌هایش با توضیحاتی ساده و وعده‌های بزرگ برای ضربه زدن به رقیبش در مورد مسائلی همچون بحران مالی، ریاضت اقتصادی، بیکاری، افسردگی، کاهش دستمزد و فقر برنامه‌ریزی کرد.

ترامپ چگونه پیروز ماراتن انتخابات شد؟

وضعیت اقتصادی مردم
در ۸ سال حاکمیت دموکرات ها، متوسط درآمد مردم آمریکا در سال رو به کاهش بوده است (برخی منابع از کاهش ۲ الی ۳ هزار دلاری خبر می دهند) و این برای مردم کشوری که سرمایه داری در آن حرف اول را می زند، هرگز خوشایند نبود. در چنین شرایطی، یک تاجر موفق که به ریزه کاری های تجارت و اقتصاد وارد است، کاندیدای جمهوریخواهان شد تا بخشی از آرای مردد به سمت او مایل شوند تا بلکه بتواند گشایشی در معیشت شان ایجاد کند.

نتیجه گیری
پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا، حاوی چند پیام است: اول این که پیروزی او به معنای خسته شدن مردم امریکا، از سلطه جریان غالب سیاسی و رسانه ای حاکم بر امریکاست. چنان که از شعارهای اصلی او، مبارزه با سیستم حاکم بود. محور تبلیغات انتخاباتی او، مخالفت وی علیه سیستمی بود که ترامپ، افرادی همچون  کلینتون، اوباما و رسانه های حاکم همچون CNN و نیویورک تایمز را از نمادهای آن می داند. چنانکه او همین رسانه ها را در پشت درب سالن جشن پیروزی نگه داشته و به داخل مراسم راه نداد. 
نکته دوم به مسئله خواسته مردم آمریکا برای پایان دادن به ماجراجویی های کشورشان در جهان بر می گردد. رای مردم آمریکا نشان داد که احساسات ملی گرایانه برای آن ها بسیار بیشتر از جهانگرایی و دخالت در امور جهان اهمیت دارد. در واقع شکست سیاست های بین المللی دموکرات ها باعث شد تا مردم به ترامپ روی بیاورند.
در پایان بازخوانی تحلیل مقام معظم رهبری از اقبال مردم آمریکا به ترامپ که در سخنانی که در دیدار دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت ۱۳ آبان امسال داشتند، بینش روشنی از اقبال آمریکائی ها به فردی همچون ترامپ را روشن می کند. ایشان در این سخنان گفتند: «این مناظره‌ی دو نامزد [ریاست جمهوری] آمریکا را دیدید؟ حقایقی که این ها بر زبان راندند، دیدید؟ شنیدید؟ اینها آمریکا را افشا کردند. چند برابر چیزهایی را که ما می گفتیم و بعضی باور نمی کردند و نمی خواستند باور کنند، خود این ها گفتند. و جالب این است که آن که صریح‌تر گفت، بیشتر مورد توجّه مردم قرار گرفت. آن مرد چون واضح‌تر گفت، صریح‌تر گفت، مردم آمریکا بیشتر به او توجّه کردند. طرف مقابل گفت این پوپولیستی کار می کند؛ عوام‌گرایانه، چرا عوام‌گرایانه؟ برای خاطر اینکه حرف هایش را مردم نگاه می کردند، می دیدند درست است؛ در واقعیّات زندگی خودشان آن را می دیدند. ارزش های انسانی در آن کشور نابود شده و لگدمال‌شده است؛ تبعیض نژادی وجود دارد. فقر آمریکایی‌ها را [هم گفت]. گفت ۴۴ میلیون نفر در آمریکا گرسنه‌اند. او گفت و دیگران هم گفتند که کمتر از یک درصد مردم آمریکا مالک ۹۰ درصد ثروت آمریکا هستند. ارزش های انسانی در آنجا لگدمال شده است؛ تبعیض، اختلاف، نژادپرستی، لگدمال کردن حقوق بشر.»
آنچه گفته شد، دلایل اقبال مردم آمریکا به دونالد ترامپ بود، اما وی که شعارها و مواضع تندی علیه مسلمانان و دیگر اقلیت ها گرفته است و همچنین وعده تعین ضرب الاجل ۳۰ روزه برای تعین تکلیف داعش را داده است و یا از پاره کردن برجام – که البته بعد به نوعی این موضع را اصلاح کرد- و یا تغییر مفاد برجام سخن گفته است، این که رئیس جمهور جدید آمریکا با این وجود چه سیاستی در ارتباط با منطقه غرب آسیا و یا ایران خواهد داشت، نیازمند تحلیل ها و مقالات دیگری است./  

بسیج دانش آموزی خفر
۱۳آبان
به گزارش خبرنگار بسیج دانش آموزی از خفر مراسم راهپیمایی 13 آبان خفر با حضور گسترده دانش آموزان، امام جمعه ،ریاست آموزش و پرورش و رؤسای ادارات برگزار شد.
سخرنان این مراسم، حضرت حجت الاسلام روحانی امام جمعه خفر بودند که طی سخنانی  ملت ایران را مظهر استکبار ستیزی در کل جهان نامیدند و گفتند که این مقوله نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری که می خواهد از یوغ استعمار رهایی یابد شروع شده است و در ادامه به ریشه های خصومت آمریکا با ایران اسلایم پرداختند.
در این مراسم قطع نامه سراسری  13 آبان قرائت شد که با فریادهای کوبنده الله اکبر شرکت کنندگان همراه بود.
پایان بخش این مراسم شرکت کنندگان پرچم آمریکا را به آتش کشیدند

فریادهای


فریادهای


فریادهای



فریادهای

فریادهای

فریادهای

فریادهای

فریادهای

فریادهای فریادهای
بسیج دانش آموزی خفر
۱۲آبان


درس ها و عبرت های استکبارستیزیسیزده آبان یادآور رخدادهایی است که با تاریخ وهویت انقلاب اسلامی ارتباط ناگسستنی دارد. تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه در سال۴۲، کشتار فجیع جمعی از دانش آموزان در دانشگاه تهران توسط عوامل سفاک پهلوی در سال۵۷ وتسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در سال ۵۸ همگی نماد مقاومت، بصیرت و استکبار ستیزی این امت در مقابل طاغوت زمان است. سیزده آبان نماد آزادی خواهی و بصیرت ملتی است که سالهای متمادی طعم تلخ استکبار،استعمار واستضعاف را بر شانه های خود تحمل کرده وبرای رهایی از این ظلم وستم تاریخی،به تاسی از ولی زمان خود،نهضت بزرگ اسلامی را پایه ریزی کرد.
حضرت امام (ره) به صراحت ولایت کفار را نفی می کرد و ضمن تأکید بر مبارزه با مستکبرین، آنهایی راکه به دنبال مذاکره، سازش وکنار آمدن با دشمنان خدا بودند را «خائن» معرفی می کرد و می فرمود: کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خوران را نمی دانیم، هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند...اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند،اگر زن وفرزندان وهستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت وغارت برند، هرگز امان نامه شرک وکفر را امضاء نمی کنیم.(صحیفه نور،ج۲۱،ص۶۹)
سیزده آبان اگرچه یادآورسه رخداد بزرگ تاریخی در سه مقطع زمانی کاملا متفاوت است لیکن وجه مشترک همه این رویدادها،نفی سلطه گری وظلم پذیری از طاغوتیان زمان واستقلال خواهی وعزت امت اسلامی است.مهمترین ویژگی این سه رویداد، بازیگردانی آمریکا به عنوان محور اصلی این حوادث بوده به همین دلیل است که ماهیت سیزده آبان،ماهیت کاملا ضدآمریکایی است.
یکی از جلوه ها ولطایف سیزده آبان،حرکت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست. همانطور که مستحضرید با پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان روی کار آمد. وی که گرایشی کاملاً غربی ولیبرال داشت و تلاش می کرد به هر وجه ممکن از نفوذ تفکرکمونیسم وسوسیالیسم به رهبری شوروی در بدنه نظام، سطح افکار عمومی واحزاب وجریانات سیاسی جلوگیری نماید، درخواست مبادله اطلاعات سری برضد شوروی را داشت واز آمریکا می خواست که فعالیت مستشاران نظامی خود را در ایران تمدید نمایند واین امر با دیدگاه حضرت امام(ره) وماهیت انقلاب اسلامی که در شعار «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»تجلی پیدا کرده بود کاملاً در تضاد بود.
طبق اسناد منتشره لانه جاسوسی جلد۱۶ ، ایالات متحده در پیشنهادات خود به دولت موقت، خواستار ارتقاء سطح روابط دیپلماتیک تا حدسفیر، تمهید ملاقات با حضرت امام، توسعه پایگاه های خبری آمریکا درایران، جذب افکار عمومی نسبت به آمریکا و فرونشاندن احساسات ضدآمریکایی در ایران، استمرار فروش نفت از سوی ایران، تشکیل احزاب ملی واجازه فعالیتهای مربوط به حقوق بشر در ایران از سوی آمریکا بوده است.
در این راستا دولت موقت با لغو بسیاری از قرادادهای نظامی، پیشنهاد پس دادن هواپیماهای اف۱۴ به آمریکا وملاقاتهای دیپلماتیک با مقامات آمریکایی، رویکرد لیبرال مسلک خود را به نمایش گذارد.براین اساس و به جهت مقابله با این اقدامات خائنانه دولت موقت، گروه های انقلابی بصورت خودجوش مقابله مستقیم خود را آغاز کرده ومهمترین حرکت آنها حمله به سفارت آمریکا به عنوان لانه جاسوسی ومرکز فرماندهی کلیه اقدامات خرابکارانه علیه انقلاب اسلامی در سیزده آبان ۵۸ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) بود که ایشان از آن به انقلاب دوم یاد فرمودند.
تصرف سفارت اگرچه در عرف بین الملل امری پسندیده نمی باشد، لیکن در قاموس مبارزات ملتهای آزادی خواه که شاهد خیانت وجنایت علیه ملت وحکومت خود می باشند امری انقلابی وخارج از برآوردهای سیاسی است. با نگاه دقیق به ابعاد این حرکت انقلابی متوجه می شویم که این تسخیر پیامدهای مبارکی برای انقلاب اسلامی داشت که ازجمله آن میتوان به افشای چهره های لیبرالی لانه کرده در بدنه انقلاب وهیات حاکمه، شکست مفتضحانه آمریکا در افکار عمومی جهان، تقابل آشکار صاحبان انقلاب با عناصر خودفروخته لیبرال، خنثی سازی تهدیدات آمریکا علیه ایران، به هم زدن موازنه استعماری منطقه، رفع اتهام آمریکایی بودن انقلاب که از جانب نیروهای چپ گرا مطرح می شد وتبیین قدرت مردم ونقش وحدت ملی در مقابله با ابرقدرتها را اشاره کرد.
این سه رویداد حاوی درسها وعبرتهای ماندگاریست که میتواند مسیر روشن انقلاب را بر ملت  وسیاستمداران نظام هموار وراهگشای حرکت آنان در تقابل با نظام سلطه وپیشبرد اهداف متعالی انقلاب اسلامی در عرصه داخلی وبین المللی گردد که به اهم آن اشاره میشود:
۱-عدم اعتماد به نظام استکباری وهمراهی مقتدرانه با نظام اسلامی تحت ولایت امر مسلمین(تولی وتبری).
۲-عدم اطاعت وتبعیت از نظام سلطه وبرنامه ها وسیاستهای آنان در سطح داخلی وبین الملل(جهادکبیر).
۳-ایمان به بدعهدی های نظام سلطه ودر راس آن ایالات متحده به استناد عملکرد خائنانه آنان در تاریخ گذشته این نظام وسایر نظامهای استقلال خواه(برائت از کفار).
۴-ایمان به دشمنی تاریخی  نظام سلطه علیه نظام اسلامی وانقلاب اسلامی ملت ایران، اگرچه در بعضی از شرایط شاهد انعطاف یا تغییر وتلطیف مواضع آنها باشیم، لیکن اهداف آنها در تمامی ادوار تاریخی ثابت وتغییر ناپذیر است.
۵-ضرورت حضور هوشمندانه نخبگان، اساتید ودانشجویان در پیشبرد  اهداف وگفتمان انقلاب اسلامی در سطح داخلی وبین الملل(قدرت نرم).
تاریخ مبارزات انقلابی ملت ایران در رهایی از استعمار واستکبار جهانی گنجیه ومیراث گهربار  گذشتگان این سزرمین به فرزندان وآینده سازان نظام اسلامی است که می بایست تلاش شود از هرگونه تحریف وتبدیلی مبرا ، وبسان گوهری ارزشمند به نسلهای آینده سپرده شود. به امید جهانی بدون استکباردرحکومت جهانی حضرت مهدی(عج).انشاالله.

بسیج دانش آموزی خفر
۱۲آبان


13 آبان درس بزرگ استکبارستیزی۱۳ آبان سال ۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی امریکا هم دارای دستاورد هایی بزرگ است و هم دارای درس هایی که نباید از یاد برد:کوتاه کردن دست امریکا از کشور ، جلوگیری از جاسوسی سازماندهی شده و گسترده که مرکز آن در سفارت امریکا قرار داشت ،‌مشخص شده آرمان انقلاب اسلامی ایران برای تمام دنیا و از همه مهم تر شکستن هیمنه امریکا در جهان.
بعد از پیروزی انقلاب ، تنها پایگاهی که در داخل ایران برای امریکایی ها باقی مانده بود سفارت این کشور بود ،‌مکانی که تبدیل به یک ساختمان مجهز جاسوسی شده تا مرکز اصلی توطئه بر علیه ایران باشد
جلوگیری از تعمیق انقلاب با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی ، بحران آفرینی ،‌تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد شکاف میان رهبری و مردم برنامه هایی بود که افسران سازمان سیا (CIA)  در این لانه جاسوسی دنبال می کردند 
در برهه وقوع حادثه مهم ۱۳ آبان یعنی سال ۵۸ دولت موقت سیاست خارجی خود را ابراز تمایل به ارتباط مجدد با امریکا قرار داد و به صورت علنی و غیر رسمی به دنبال این راهبرد حرکت کرد.
بازرگان در اقدامی تأمل برانگیز اکثر اعضای دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب کرد و درهای دولت موقت را تقریباً بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرال‏ها تضاد اصلی و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلی و نه استعمار خارجی می‏دانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نداشتند و تنها اکتفا به برخی اصلاحات سطحی را کافی می‏دانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهره‏های کلیدی و بالای رژیم اکتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصاً از تجدید نظر در رابطه امپریالیستی و نابرابر ایران با آمریکا، پرهیز و اجتناب می‏کرد.
به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتی شده است: «مهدی بازرگان... و اعضای کابینه‏اش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت می‏کردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل می‏آوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیام‏های دوستانه می‏فرستادند. بازرگان به طور علنی اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنه‏ای داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت الله خمینی برای او به صورت مشکلی درآمده بودند.» (امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران ۴۴۴ روزه تهران، ص ۲۰)

«اقدامات آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فقط به اقدامات سفارت این کشور در تهران محدود نشد. در پی اعدام‏های انقلابی سران رژیم گذشته در روزهای اولیه پیروزی انقلاب، ۲ تن از اعضای سنای آمریکا به نام‏های جاکوب جاوتیس و هنری جکسون که از طرفداران پروپاقرص رژیم پهلوی بودند در ۲۷ اردیبهشت ۵۸ (۱۷ مه ۷۹) قطع نامه‏ای را از تصویب سنا گذراندند که ایران را به خاطر این اعدام‏های انقلابی با لحن شدیدی محکوم می‏کرد.» (پیشین ص‏۱۰۳)
بعد از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در سنای آمریکا، روابط دو کشور وارد مرحله تازه‏ای شد. با این که، قطعنامه هیچگونه ضمانت اجرایی نداشت ولی ایران آن را نشانه موضع خصمانه ایالات متحده و کاری در جهت انزوای ایران دانست.
«پس از این فعل و انفعالات دولت آمریکا به بهانه حفظ امنیت منطقه و با این ادعا که احتمال داده می‏شود که یک نفت کش در خلیج فارس ربوده شود، ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد.» (پیشین ص ۱۰۶)
امام خمینی در ۷ آبان ۵۸ به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریکا شدیدا اعتراض کردند. اما در مقابل دولت موقت هیچ توجهی به این اعتراض‏ها نشان نمی‏داد و در پی بهبود روابط با ایالات متحده بود و در موضع‏گیری‌های رسمی و غیر رسمی بیشترین واهمه خود را از شوروی ابراز می‏داشت.
حرکت‏های سازش کارانه دولت موقت تا به آنجا پیشرفت که بدون اطلاع امام در روز ۱۱ آبان ۵۸ در جشن انقلاب الجزایر، مهدی بازرگان با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار کرد و به مدت یک ساعت و نیم با او به مذاکره نشست.
برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر برخلاف سایروس ونس، وزیر خارجه که در برخورد با جمهوری اسلامی قائل به راهبردهای دیپلماتیک و گفتگو و مذاکره سیاسی بود، از طرفداران جدی سرکوب و مداخله نظامی انقلاب و یکی از طراحان اصلی کودتای ۲۱ بهمن ۵۷ برای پیشگیری از انقلاب بود.
او برای پذیرش شاه در آمریکا تلاش فراوانی به عمل آورد، اما اعضای دولت موقت دوستانه به پیشواز برژینسکی رفتند و با او به گپ زدن مشغول شدند جالب این که این ملاقات به گفته برژینسکی نه به تقاضای او بلکه به درخواست بازرگان، نخست وزیر ایران صورت گرفت.
پذیرش شاه از سوی آمریکا خشم ملت و امام را صد چندان کرد. امام که از دولت موقت قطع امید کرده بود، در ۹ آبان ۵۸ طی سخنانی فرمودند:
 «ای جوان‌هایی که در مقابل توپ و تانک رفتید ای خواهرهایی که جوانان خود را از دست داده‏اید... حفظ کنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ کنید ننشینید دیگران برای شما کار کنند، اینها برای شما کاری نمی‏کنند.»
همچنین حضرت امام طی پیامی در ۱۲ آبان ۵۸ در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریکا اعلام کردند:
 «دانشگاهیان، دانش‏آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریکا گسترش دهند.»
بدنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیرکبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشکیل جلسه‏ای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند.
یکشنبه ۱۳ آبان ۵۸ (۴ نوامبر ۱۹۷۹) در تاریخ انقلاب، تبدیل به روزی شد فراموش نشدنی که ثابت کرد که تنها راهی که در مقابل امریکا جواب می دهد نه تنها انفعال نیست بلکه ایستادگی هوشمندانه است یعنی همان حرکتی که دانشجویان انقلابی انجام دادند و البته حمایت قاطع حضرت امام از این اقدام انقلابی .
امروز هم دولت نباید به همان بلای دولت موقت دچار شود که محو هیمنه پوشالی امریکا شده و تنها چاره حل مشکلات را سازش با امریکا بداند . که البته امریکا چه در دوران دولت موقت و چه بعد ها ثابت کرد حتی اگر قول داد و امضا هم کرد به قول معرف دبه می کند چه رسد به لبخند مزورانه که نباید به آن اعتماد کرد.


بسیج دانش آموزی خفر
۱۲آبان

چرایی استمرار شعار مرگ بر آمریکاانقلاب اسلامی را انقلابی دوگانه یا دووجهی دانسته‌اند؛ زیرا این انقلاب علاوه بر اینکه انقلابی علیه استبداد داخلی بود و توانست رژیم شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله را سرنگون کند، انقلابی علیه نفوذ، دخالت و استعمار خارجی یا به تعبیر دیگر، وابستگی خارجی نیز بود. بر همین مبنا بود که امام خمینی(ره) در هنگام ورود به کشور در سال ۵۷ در مصاحبه‌ای فرمودند که اگرچه بیرون راندن شاه از کشور کار بزرگی است،‌ اما بزرگتر از آن، قطع نفوذ خارجی است. درواقع، انقلاب اسلامی، به عنوان انقلابی بزرگ یا اجتماعی درصدد بود تا روند تحولات جامعه ایران را در تمام ابعاد دگرگون کند. به بیان دیگر، «شعار مرگ بر آمریکا»ی مردم ایران نشان می‌داد که روند حرکت تاریخ در ایران از این پس تغییر خواهد کرد و دیگر خبری از ایران تحت سلطه و نفوذی که آمریکا بخواهد بر آن حکمرانی کند، نیست. 
یک علت مهم بر سر زبان افتادن این شعار نیز دخالت‌های آمریکا در کشور و حمایت‌های آن از رژیم شاه بود. در برهه پس از انقلاب نیز آمریکا به طرق مختلف سعی کرد که به ادامه دخالت‌های خود در ایران پرداخته و در مسیر حرکت نظام جمهوری اسلامی سنگ‌اندازی کند. به عبارت دیگر، پس از انقلاب بر شدت دشمنی آمریکا با ملت ایران افزوده شده و از این رو، شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران نیز روز به روز رساتر شده و تاکنون نیز ادامه یافته است، اما در برهه کنونی، برخی به دلایل و بهانه‌هایی چون لزوم عضویت ایران در جامعه جهانی، استفاده از امکانات جامعه جهانی برای توسعه کشور، هزینه‌بردار بودن رویارویی با استکبار و... خواهان حذف این شعار مهم و راهبردی از قاموس ادبیات سیاسی کشور هستند. درواقع، افراد و طیف‌های مذکور با این استدلال که همانگونه که در بحث هسته‌ای با آمریکا مصالحه صورت گرفت و اقدامات تنش‌زدایانه انجام شد، به تعبیر خودشان، در سایر حوزه‌ها نیز می‌توان با حذف شعارهای تنش‌زا!!! به مصالحه و حل مسائل روی آورد. در پاسخ به این دیدگاه و چرایی استمرار شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران می‌توان به چند نکته اشاره کرد:
۱- حذف شعار مرگ بر آمریکا به معنای تغییر رفتار نظام اسلامی در قبال شیطان بزرگ است و عقل حکم می‌کند تا زمانی که او در مقابل ما تغییر راهبرد و رفتار نداده، ما نیز در راهبردهای خود نسبت به وی تغییری ایجاد نکنیم. به طور مشخص باید گفت که بعد از انعقاد برجام و حتی اجرای آن، اوباما، رئیس‌جمهور و جان کری، وزیرخارجه آمریکا نه تنها از عدم‌تغییر راهبرد آمریکا در قبال ایران سخن گفتند، بلکه نوع رفتار آمریکا در اجرای برجام و بدعهدی‌ها و نقض‌عهدهای مکرر وی در برجام نشان داد که آمریکا همچنان شیطان بزرگ است و تغییری نکرده است. بنابراین، هرگونه تغییر رفتار در قبال آمریکا به معنای ارسال پیام ضعف به طرف مقابل و کاهش وزن گزینه‌های روی میز ما خواهد بود. 
۲- ایستادگی در مقابل استکبار، یکی از ذخیره‌ها و مولدهای قدرت نرم و ابزار و ظرفیتی راهبردی برای جمهوری اسلامی در جهت تحقق دیپلماسی عمومی است و شعار مرگ بر آمریکا به نوعی تجلی تمام و کمال این ایستادگی است که هرگونه خلل در این شعار و کم‌رنگ شدنش به معنای کاهش ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی نظام برای تأثیرگذاری بر جهانیان است. در همین راستا، قابل ذکر است که کنارگذاشتن این شعار سبب ناامیدی و یأس جریان مقاومت و دوستداران انقلاب اسلامی در منطقه خواهد شد. درواقع، ملت‌هایی چون یمن و بحرین که اکنون درگیر مبارزه هستند، می‌دانند که در حالی برای تحقق آرمان‌های خود مبارزه می کنند که طرف مقابل‌شان از حمایت‌های آمریکا برخوردار است، اما آنها با الگوپذیری از انقلاب اسلامی و ایمان به وعده‌های الهی مبارزه می‌کنند و چنانچه انقلاب اسلامی در مقابل استکبار کوتاه بیاید،‌ آرمان ملت‌های مذکور نیز لطمه خواهد خورد.
۳- پایداری و استمرار انقلاب اسلامی منوط به حفظ سیرت، درون‌‌مایه، محتوا و شعارهای انقلاب است و در شرایطی که استکبارستیزی یکی از آرمان‌ها و شعارهای هویت‌بخش انقلاب است، استمرار آن به معنای خدشه‌ناپذیر بودن مسیر انقلاب و شعارهای آن است.
۴- استمرار شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران همچنین نشان می‌دهد که برخلاف روند حاکم بر دنیا، که براساس آن کشورهایی نظیر چین کمونیست و کوبا در مقابل آمریکا تغییر رفتار داده‌اند، در مسائل ایران و آمریکا آن که باید تغییر رفتار دهد و رفتارهای خصمانه خود را تکرار نکند، آمریکا است و تا زمانی که حاضر به عذرخواهی از ملت ایران به خاطر تعدیات گذشته خود و جبران مافات نباشد، شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران ادامه خواهد یافت. 

بسیج دانش آموزی خفر